كنج خراب   | ||
|
Friday, November 22, 2002
خاطرات بهنود از زندان انفرادي آدم را ياد فيلم هاي كمونيستي و زندانهاي مخوف آن دوران مي اندازد.
Wednesday, November 20, 2002
مي نشينم. فكر مي كنم. عجب برگريزي داشت آن خزان. خاك امامزاده طاهر چه شكيباست. چگونه تاب آورد اين همه دل بيقرار و روح سركش را؟
قاصدك
Tuesday, November 19, 2002
يادي از مرحوم سعيدي سيرجاني.
افق روشن
روزی ما دوباره كبوترهايمان را پيدا خواهيم كرد و مهربانی دست زيبايی را خواهد گرفت. روزی كه كمترين سرود بوسه است و هر انسان برای هر انسان برادری ست . روزی كه ديگر درهای خانه شان را نمی بندند قفل افسانه ايست و قلب برای زندگی بس است. روزی كه معنای هر سخن دوست داشتن است تا تو به خاطر آخرين حرف دنبال سخن نگردی . روزی كه آهنگ هر حرف ، زندگی ست تا من به خاطر آخرين شعر رنج جستجوی قافيه نبرم. روزی كه هر حرف ترانه ايست تا كمترين سرود بوسه باشد . روزی كه تو بيايی ، برای هميشه بيايی و مهربانی با زيبايی يكسان شود . روزی كه ما دوباره برای كبوترهايمان دانه بريزيم... و من آنروز را انتظار می كشم حتی روزی كه ديگر نباشم ا.بامداد
Monday, November 18, 2002
بشريت از همان آغاز با اين مثلث قدرت مواجه بوده است. واقعيت زندگي و رفتار آنان در تاريخ ، به درستي گوياي اين امر مي باشد كه اين سه قدرت بدون استثنا در استثمار و چپاول توده هاي مردم به انواع و اشكال گوناگون مشغول بوده اند. يكي سر خلق را به بند مي آورده (زور) و دومي جيبش را خالي مي كرده (زر- قدرت هاي اقتصادي) و سومي (روحانيت) آرام ومهربان با لحني خيرخواه و حكمت آميز و دلسوزانه به زبان دين در گوشش زمزمه مي كرده است كه : صبر كن برادر اندرون از طعام خالي دار تا در آن نور معرفت بيني، دنيا را به اهلش واگذار برادر! خانه آخرتت را آباد كن! با تقدير تدبير چيست؟ هر كسي را سهمي داده اند، به داده و نداده شاكر باش!...
شريعتي (م.آ19 ، ص45)
Sunday, November 17, 2002
خيلي جالبه باسابقه ترين زنداني سياسي جهان اصلاً از اول اهل سياست نبوده :
"صفرخان را ديده بودم. آذری مردی ساده دل که اگر بگويم از سياست چيزی نمی دانست گزافه نگفته ام و ای عجب که سی سالی را به عنوان زندانی سياسی در بند گذراند او از اين علم چيزی نمی دانست..." بهنود |